يك شب به ياد ماندني برفراز آسمان در رستوران گردان برج ميلاد
سلام جيگر طلاي مامان آخ كه چه قدر بلا شدي چه قدر بزرگ شدي و چه قدر نوع شيطنت هات عوض شده من در كل مي خوام بگم براي خودت دلبري شدي و حسابي پيش من و بابا دلبري مي كني بعد چند وقت كه هماهنگ كرده بوديم بالاخره روز موعد رسيد و من هم از روز قبل زنگ زده بود و ميز براي شام امشب رو هم رزرو كرده بودم. وقتي عصري اومدم دم مهد كودك دنبالت از تو حياط مهد به برج ميلاد رو نشون دادم و گفتم امشب مي خواهيم بريم بالاي اون و بعد از اون بود كه بايد به موج سوال هاي تو پاسخ مي دادم. و تو مسير اتوبان چمران كه برج هم مسير ما بود و تو هر لحظه يك سوال جديد برات پيش مي يومد. كه درش كجاست ؟ چه جوري ميرن توش؟ چه جوري بريم ب...
نویسنده :
مامان منير
19:08